سیمین منیر فرزانه

من در سال ۱۴۰۰ با بار خمودگی حاصل از ۳ سال انزوا قدم در راه پالایش نفت آفتاب گذاشتم.راهی که دریچه ای از یک دنیای سرشار از پویایی و سیالیت را برایم گشود.
دنیایی که انرژی خود را از شور و شیدایی جوانانی سرشار از امید و انگیزه برای ساختن و پیش رفتن در آینده می گرفت و همین جریان پرشور و باطراوت، همچون آبی حیات بخش سرزمین روح خسته مرا زندگی دوباره بخشید و من این حیات را وامدار اندیشه های مدیری می دانم که با ایمان و باور بر قدرت و نیروی جوانی بستری را برای بالندگی نیروهای خود فراهم ساخته و می سازد.

Continue reading

سحر خزایی

قبل از حضور در آفتاب تنها اسم و رسم صنعت برایم اهمیت داشت. بعد از ورود به این محیط، متوجه شدم که یک سازمان تا چه اندازه می تواند یاددهنده و پویا باشد. آفتاب بهترین ها را در من به نمایش می گذارد. آفتاب سرزمین فرصت هاست، استعدادها را می بیند و به آن ها امکان رشد و توسعه می دهد. کار کردن در این محیط، روحیه مبارز و تسلیم ناپذیر افراد را تقویت می کند. در آفتاب هرگز کسی ناامیدی را تجربه نخواهد کرد.

Continue reading

عبدالشاکر میرشکاک

اصلا قرارمان این نبود
انقدر درخشان، انقدر سریع، انقدر نترس
آفتاب همین است…
هر چه نزدیک تر می شوی، درخشان تر و گرما بخش تر می شود.

Continue reading

حمیدرضا پرتوی

پیش از این تجربه مجموعه های کاری متفاوتی رو داشتم، تقریبا همه برای پول کار می کردند. همیشه با میزان پیشرفت پروژه، پرداختی های مالی صورت می گرفت و کمتر و شاید اصلا، به هدف نهایی که راه اندازی پروژه و رسیدن به محصول بود، پرداخته نمی شد.
امروز در مجموعه پالایش نفت آفتاب هستم؛
قطعا پول، محصول فرعی یگانه هدف والایی است که سعی بر تحقق یافتن آن دارم و آن چیزی نیست جز پیشرو و پویا بودن برای نقش آفرینی مؤثر و کارآمد در عرصه صنعت کشور و تلاش در راستای ایجاد ارزش افزوده برای میهن عزیزم.
پالایش نفت آفتاب یعنی با هدف و نتیجه، هماهنگ و هم آوا شو که پول فقط هدیه باشد.

Continue reading